نتایج جستجوی عبارت «سعید شاهدی سید محمود‌ ابطحی گردان فجر کربلای 5» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
خاطراتی از رزمندگان شرکت کننده در عملیات خیبر
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات خيبر »
ذهن رزمندگان ما مملو از خاطرات و حماسه آفرینیهایی است که در طول هشت سال دفاع مقدس‌، دلاور مردان نی‌ریزی آفریده‌اند‌، آقای دکتر سیاوش فیروزی نژاد حماسه آفرینهای سردار شهید حسین عیدی رادر این عملیات چنین بیان می‌نماید‌: (2-FIROOZINEJAD-14)(1- FIROOZINEJAD-15) فرمانده گروهان یکم گردان کمیل،‌ شهید حسین عیدی بود‌. ایشان در جریان بمباران جفیر زخمی می‌شوند، امّا تا 48 ساعت حتّی شهید سرافراز که فرمانده گردان بود و با ایشان در یک چادر استراحت می‌کردند، متوجه نمی‌شود‌. شهید عیدی در...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید محمد ابراهیم حاج بادام
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمد ابراهیم حاج بادام »
وقتی سرگذشت محمدابراهیم را مرور می‌کنیم، باید بگوئیم: ای حسین جان! تا چنین فداکارانی در مکتب آزاده‌پرور تو وجود دارند، بی‌شک راهت ادامه خواهد داشت و پرچم سرخ کربلایت در جای‌جای جهان به اهتزاز در خواهد آمد. محمدابراهیم، اول بهمن سال 1341 در خانواده‌ای متدین و مذهبی در نی‌ریز فارس چشم به جهان گشود. هنوز دوران کودکی را سپری نکرده بود ـ 5-4 سالگی‌ـ دستهای گرم پدر به قضای الهی سرد شد و سردی و مشکلات را در...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید غلامرضا جمشیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا جمشيدي »
بسم الله الرحمن الرحیم و بسم رب شهداء و الصدیقین لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز کان سوخته را جان شد و آواز نیامد پروانه قوت از آتش خورد بر آتش قرار ندارد، چون به آتش رسد خود را بر میان زند، چون سوخته شود، همه نار شود و از خود چه خبر دارد تا با خود بود، در خود بود. من بنده حقیر غلامرضا جمشیدی، به اراده خود به جبهه آمدم و در...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید حسین مهربان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید حسین مهربان »
در سحرگاه 1366/1/5 همزمان با روز عید قربان،‌ روزی که حضرت ابراهیم(ع) شاد و خرسند از عنایت الهی در رسیدن قربانی به جای اسماعیل(ع) بود،ـ حسین، خانه کوچک و باصفای خانواده‌ای ساده و زحمتکش را پر از شادی کرد. شش ساله بود که راهی مدرسه شد. دوران تحصیلی خود را تا کلاس پنجم در مدرسه اهلی نی‌ریزی گذراند و پس از آن ترک تحصیل کرد و به کار آزاد پرداخت. ـ‌ آخرین حرفه او نقاشی ساختمان بودـ در...
اتاق سریع برق کشی می شود
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
زمانیکه گردان کمیل در پادگان جلدیان که تازه تأسیس شده بود مستقر شد. تعدادی از برادران که با هم زیاد شوخی می‌کردند به دنبال یک اتاقی بودند که در آن مستقر شوند تا مزاحم سایر برادران نباشند. بالاخره اتاقی پیدا کردند اما فاقد روشنایی و برق بود. یکی از آنها به قسمت تأسیسات تیپ المهدی(عج) مراجعه می‌کند و می‌گوید: قرار است این اتاق، اتاق فرماندهی باشد و جلسات عملیات بعدی در اینجا طرح شود. لازم است سریعا" برق...
بیاد شهید حمید ده بزرگی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
ده بزرگی زبر یاران رفت بود همکار بسیجی و سپاه ای حمید ای گل باغ ایمان از جهاد آمده اینک یاران خیزجانارفقا آمده اند آمده صورت ماهت بینند دوستان آمده بهردیدار آمده حجله عیشت بینند لیک شد حجله توخانه گور همسرت تاب و توان داده ز دست روز او همچو شب تار شده ای حمید ای گل باغ مادر مادرت بهرتو دارد شیون رفتی و داغ تو مجنونم کرد پسرم زود چرا رفتی تو یاد آندم که کنارم...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید اسدالله عرفانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد اسدالله عرفاني »
مردان خدا را عظمتی است که شناخت آن نیاز به ژرف‌اندیشی و نگاهی از جنس آسمانی دارد. در دنیای خاکی و با چشمان دنیایی چگونه می‌شود پرواز کبوتران عاشق را در بیکران آسمان به تماشا نشست؟ اسدالله عرفانی از مردان الهی بود که دهم دی ماه سال 1345 در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین و مذهبی چشم به جهان هستی گشود. دامان پر مهر مادر و آغوش گرم پدر جایگاه رشد و پرورش او شد و از همان...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید سید عبدالرسول معصومی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
سیدعبدالرسول، از قبیله افلاکیان بود که چند روزی را در قفس تنگ خاکی در میهمانی به سر می‌برد. آنگاه‌که ندای «ارجعی» را شنید،‌ از قفس تن رهید و راه آسمان را در پیش گرفت. به پروازی دست زد که فرودش در وادی «عند ربهم یرزقون» بود و حاصل آن، وصل زیبای یار که در انتظارش به سر می‌برد. سید، از سلاله پاک رسول مکرم اسلام که سلام و درود خدا بر او باد، بود. از سلاله بهترین انسان‌ها...
صفای خط پدافندی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
زمانی که گردان در سال 1365 در خط پدافندی فاو،1 در حاشیه دریاچه نمک مستقر بود. آقای حاج منصور معانی پدر محترم شهید علی معانی هم در آنجا حضور داشت. در این خط آتش دشمن بسیار شدید بود و بچه‌ها در این بحبوحه گویی کاسه سر را به خدا سپرده و حال و هوای معنوی خوبی داشتند. آقای معانی با دیدن این صحنه‌ها می‌گویند: خط پدافندی هم عجب صفایی دارد. آقای حسن موسی‌پور2 بلافاصله در جواب ایشان می‌گوید:...
شهیدان افتخار آفرین نی ریز
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
با درود به رهبر کبیر انقلاب و بــنــیـانگذار جمهوری اسلامی ایران و با عرض ادب و سلام، بساحت مقدس شهیدان‌، قطعه شعر زیر را بیاد همه شهیدان گلگون کفن و خونین بدن شهرستان نی‌ریز که در راه عــظـمت قــرآن و ا سـلام و پـیروی از خـط امـام، عاشقانه شربت شهادت نوشیده و جان باخته‌اند مخصوصا" شهدای فتح‌المبین سروده‌ام، تقدیم می‌دارم امید آنکه مورد توجه واقع گردد‌. محمود توکلی پدر شهید حامد توکلی شهیدان افتخار آفرین نی‌ریز این شهیدان شهر ما را...